برای داروگ...

نام وبلاگ برگرفته از وبلاگ قبلی من میباشد
اما کاربردش کاملن متفاوت است :
اینبار ب عنوان نام فرزندم...
فرزندی ک هنوز زاده نشده و شاید هرگز زاده نشود...
اولن برای اینکه بداند جنسیت او هرگز برایم مهم نخاهد بود
دوم اینکه حتی اگر ب اندازه ی یک قورباغه ی درختی زشت باشد دوستش خواهم داشت
و سوم پیام اور باران خواهد بود...
البته شاید من هرگز بچه دار نشوم یا هرگز ازدواج نکنم دراینصورت شاید این وبلاگ را نشان برادر زاده ام دادم یا نمیدانم هرفرد دیگری ک هنوز زاده نشده ...!

آخرین مطالب

17. ب ارامش نیازمندیم

دوشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ق.ظ

دلم میخاد ی چن وقتی با خودم خلوت کنم، وقتی میگم خلوت کنم معنیش اینه ک ن تنها هیچکس نباشه، گوشی و نتم نداشته باشم ولی از اینک با خودم تنها باشمم واقعا میترسم!


میدونم تصمیم بزرگی گرفتم، احتیاج داشتم بیشتر حمایت یا تایید شم ولی خب من عادت دارم! هیچوقت یادم نمیاد تایید شده باشم، البته از حق نگذریم هیچوقتم ادم موفقی نبودم!


بهرحال فک میکنم میدونم دارم چیکار میکنم ولی ناراحتم، احساس ناامنی دارم، هیچکس همراه نیست.‌‌‌..!


خیلی جنگیدم، با مامانم و با بابام، با شرایطم! خستم، حس میکنم باید بیشتر بپذیرم تا...


همیشه از خودم میپرسم ک ایا من یک بازندم؟! یا من باید چیکار کنم؟!


چرا این اشوب درونی من خاموش نمیشه هیشوخ؟


پ.ن:

دلم برا اینطوری خودمونی نوشتن تنگ بود! شاید از این ب بعد همش اینطوری بنویسم!


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۰۴
میم. طرار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی