برای داروگ...

نام وبلاگ برگرفته از وبلاگ قبلی من میباشد
اما کاربردش کاملن متفاوت است :
اینبار ب عنوان نام فرزندم...
فرزندی ک هنوز زاده نشده و شاید هرگز زاده نشود...
اولن برای اینکه بداند جنسیت او هرگز برایم مهم نخاهد بود
دوم اینکه حتی اگر ب اندازه ی یک قورباغه ی درختی زشت باشد دوستش خواهم داشت
و سوم پیام اور باران خواهد بود...
البته شاید من هرگز بچه دار نشوم یا هرگز ازدواج نکنم دراینصورت شاید این وبلاگ را نشان برادر زاده ام دادم یا نمیدانم هرفرد دیگری ک هنوز زاده نشده ...!

آخرین مطالب

23.اندراحوالات استاد نون، مولانا، من و زندگی

دوشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۴۹ ب.ظ


تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید

تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز     

 استاد نون این شعر را فرستاد 

باخودم گفتم چقدر یک ادم میتواند از همه جا بیخبر باشد ک این بیت مولانا را باورکند...

با او مخالفت کردم... گفتم ک نمیشود... او با من مخالفت کرد گفت ک میشود...

بحث کردیم و راضی نشدم ک میشود... بحث تمام شد و باور نکردم ک میشود


اما 

استاد نون هنوز هم دارد چراغ های خودش را روشن میکند...


او نمونه کوچکی از یک جامعه ارمانی را برایمان ساخت.‌‌.. جامعه ای ک یاد میداد ادم هایی را ک قبول نداریم دوست داشته باشیم


ما دیگر بحث نکردیم 

چون او 

او این هزار بودن را برای ما زندگی کرد...

او ب من نشان داد، هزار بودن را


و انسان همیشه درسی را خوب یادمیگیرد ک با تمام وجود فهمیده باشد


استاد نون چیزهای زیادی ب من یاد داد...

اما مهم ترین چیزی ک ب من هدیه کرد، باور بود...

چیزی ک ادم های دیگر ذره ذره انرا در من خشکانیده بودند...



پ ن: تعداد مهربان های دنیا کم است... همانهایی ک مهربانیهایشان را سمت اطرافیانشان سرازیر میکنند... همان هایی ک دنیا را جای بهتری برای زندگی میکنند... همانهایی ک جای قضاوت، درک میکنند... بیاییم ب انها بپیوندیم




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۱۸
میم. طرار

نظرات  (۳)

۱۹ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۱۵ مـــحـــدثـــه ...
زیبا بود
پاسخ:
مرسی دوست خوب:)
چقدر جالب

خوشحال میشم به من هم سر بزنید
پاسخ:
:)
قدم بزن همه ی شهر را به پای خودت
و گریه کن وسط کافه ها برای خودت

تو خود علاج غم و درد بیشمار خودی
برو طبیب خودت باش و مبتلای خودت !

شبیه نوح اگر هیچکس به دین تو نیست
تو با خدای خودت باش و ناخدای خودت

بگرد و صورت خود را دوباره پیدا کن
تویی که گم شده ای بین عکس های خودت 

دوباره دست به زانوی خود بگیر و بایست
بزن اگر که زدی، تکیه بر عصای خودت

انچه خوبی هست، تویی! خودت را نشانت داده اند...  
پاسخ:
چقد من بودم این شعر....
ممنون:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی